| تعداد نشریات | 14 |
| تعداد شمارهها | 181 |
| تعداد مقالات | 1,762 |
| تعداد مشاهده مقاله | 3,030,850 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,462,523 |
بررسی تاثیر پدیده زوال بر پویایی تغذیه و الگوی بازانتقال عناصر غذایی بین برگها و سرشاخههای گونه بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl) (پژوهش موردی: منطقه چنار بگالی استان لرستان) | ||
| پژوهش و توسعه جنگل | ||
| مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 04 دی 1404 | ||
| نوع مقاله: علمی - پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.30466/jfrd.2025.56471.1774 | ||
| نویسندگان | ||
| الهام مال اسدی* 1؛ کامبیز ابراری واجاری2؛ حامد خدایاری3 | ||
| 1دانشگاه لرستان ایران | ||
| 2گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران | ||
| 3گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران | ||
| چکیده | ||
| مقدمه و هدف: جنگلها که حدود ۳۰ درصد از خشکیهای زمین را پوشش میدهند، نقش حیاتی در حفظ تعادل زیست محیطی و اقتصادی ایفا میکنند. در ایران، جنگلهای زاگرس با مساحتی حدود ۵ میلیون هکتار (۴۰ درصد از جنگلهای کشور) بهعنوان یکی از مهمترین اکوسیستمهای نیمهخشک، تأثیر بسزایی در تأمین آب، حفظ خاک و تعدیل آب و هوا دارند. گونه شاخص این منطقه، بلوط ایرانی (.Quercus brantii Lindl)، بهدلیل پدیده زوال با تهدید جدی مواجه شده است. زوال به عنوان فرآیندی پیچیده و چند عاملی، موجب کاهش تدریجی سلامت درختان از طریق اختلال در جذب آب و عناصر غذایی میشود. این پدیده با نشانههایی مانند زردی تاج، ریزش شاخهها و ظهور جوانههای نابجا همراه است و طی دهههای اخیر منجر به تخریب ۲۵ درصد از جنگلهای زاگرس شده است. آنجا که زوال بر پویایی عناصر غذایی در خاک و بافتهای گیاهی تأثیر میگذارد، بررسی بازانتقال عناصر (نظیر نیتروژن، فسفر و پتاسیم) بین برگها و سرشاخهها در پایههای سالم و زوالیافته، به عنوان شاخصی کلیدی برای ارزیابی سلامت درختان مطرح میشود. مطالعات پیشین نشان دادهاند که غلظت عناصر غذایی در درختان سالم به طور معناداری بیشتر از درختان مبتلا به زوال است و این پدیده بر جوامع میکروبی خاک و چرخههای بیوژئوشیمیایی نیز تأثیر مستقیم دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر زوال بر بازانتقال عناصر غذایی در بلوط ایرانی و ارتباط آن با دسترس پذیری خاک در منطقه چنار بگالی استان لرستان انجام شد. فرضیات اصلی شامل ارتباط مستقیم بین بازانتقال عناصر در بافتهای گیاهی و خاک، رابطه غلظت عناصر با دسترس پذیری خاک، و تأثیر معنادار زوال بر بازانتقال عناصر بودند. یافتههای این مطالعه میتواند به درک مکانیسمهای زوال و ارائه راهکارهای حفاظتی کمک شایانی کند. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه این پژوهش، شورآب چنار بگالی در جنگلهای دادآباد استان لرستان با مختصات جغرافیایی 33 درجه و 20 دقیقه و 32 ثانیه شمالی و 48 درجه و 15 دقیقه و 40 ثانیه شرقی و مساحت ۶۰ هکتار است. این منطقه با اقلیم بسیار مرطوب (بر اساس روش دومارتن) از تنوع مزواقلیمی قابل توجهی برخوردار است، بهطوریکه جهتهای مختلف شیب، شرایط آب و هوایی متفاوتی را نشان میدهند. خاکهای منطقه عمدتاً لومی-رسی و مشتقشده از سنگهای آهکی میباشد. متوسط بارندگی سالانه در این منطقه ۵۱۰ میلیمتر و دما بین 60/14- تا 00/47 درجه سانتیگراد متغیر است. در این پژوهش، نمونهبرداری از پایههای بلوط شاخهزاد سالم و زوالیافته در چهار طبقه خشکیدگی (سالم، خشکیدگی کم، خشکیدگی متوسط و خشکیدگی زیاد) با استفاده از ۱۰ قطعه نمونه مستطیلی (10/0 هکتاری) به روش تصادفی انتخابی انجام شد. در هر قطعه، چهار درخت همگن از نظر مشخصات کمی (قطر، ارتفاع و تاج پوشش) انتخاب و نمونههای برگ و سرشاخه از چهار جهت تاج در دو بازه زمانی (فروردین و آذر ۱۴۰۲) جمعآوری گردید. پس از خشککردن نمونهها در آون (با دمای ۶۵ درجه سانتیگراد در مدت زمان ۷۲ ساعت)، پودرشدن آنها توسط آسیاب و غلظت عناصر غذایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) در آزمایشگاه گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه لرستان اندازهگیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آنالیز واریانس دو طرفه در سطح احتمال یک درصد استفاده شد و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن انجام شد. یافتهها: نتایج تجزیه واریانس دوطرفه نشان داد که اثر اصلی زوال، بافت گیاهی و برهمکنش آنها بر غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم در هر دو مرحله ابتدایی و انتهایی دوره رشد در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. زوال به طور معنیداری غلظت این عناصر را در برگ و سرشاخه کاهش داد، به طوری که بیشترین کاهش نیتروژن در سرشاخه با خشکیدگی بیش از ۵۰ درصد و بیشترین کاهش فسفر در برگ با خشکیدگی مشابه مشاهده شد. همچنین، پتاسیم سرشاخه به طور معنیداری بیشتر از برگ بود، اما زوال باعث کاهش 32/1 تا 61/3 برابری این پارامتر در بافتهای آسیبدیده شد. بازانتقال عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم با افزایش شدت زوال کاهش یافت و در غلظت این عناصر در سرشاخه نسبت به برگ بالاتر بود. همبستگی مثبت و معنیداری بین بازانتقال نیتروژن برگ با اسیدیته، کربن آلی و نیتروژن خاک در ابتدای دوره رشد شناسایی شد، در حالی که در انتهای دوره، تنها همبستگی با نیتروژن خاک حفظ شد. مدلهای رگرسیونی نیز تأثیر متغیرهای خاک بر بازانتقال عناصر را تأیید کردند. این یافتهها نشان میدهد که زوال نه تنها غلظت عناصر غذایی را کاهش میدهد، بلکه کارایی بازانتقال آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، که این امر میتواند پیامدهای مهمی برای مدیریت تغذیه گیاهی در شرایط تنش داشته باشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد زوال موجب کاهش غلظت عناصر غذایی در بافت برگ و سرشاخه گردید و با افزایش شدت زوال، غلظت این عناصر به شدت کاهش پیدا کرد. زوال همچنین بر بازانتقال خالص عناصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم نیز تاثیر داشت و با افزایش شدت زوال باز انتقال خالص عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهطور قابل توجهی کاهش پیدا کرد. شرایط آب و هوایی متفاوت، کمبود رطوبت خاک، بازانتقال عناصر غذایی از سرشاخه به برگ، از مهمترین دلایل این تغییرات است. | ||
| کلیدواژهها | ||
| خشکیدگی بلوط'؛ ' فسفر'؛ ' کربن آلی'؛ ' نیتروژن | ||
| مراجع | ||
|
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3 |
||